the age of innocence (iii)
خب بعد از یک ماه من آنقدر باسواد شده ام که باید دانسته هایم محک زده شوند. قرار میشود هر شب به من دیکته بگویند و من در اولین آزمون بسیار موفق عمل کرده و 20 میشوم. این دیکته دستپخت مادرم است ولی من معمولا دوست داشتم دیکته را پدرم بگوید، چون خطی که پدر زیر بیست هایش میکشید منحنی چشم نوازی بود که کج و تابش را بسیار دوست داشتم.
No comments:
Post a Comment