vortex

بعضی عکسها بنا به دلایلی که میتوانند فقط برای خود آدم معتبر باشند یک جور دیگری دوست داشته میشوند. معمولا این دلایل فرامتنی هستند ولی گاهی هم، خیلی ساده، میتوانند ملاحظات عادی ای باشند که باعث میشوند گیرنده عکس بیش از بیننده آن از عکس خوشش بیاید. این یکی برای من یکی از همانهاست. علاقه من به این عکس خیلی به این خاطر نیست که با دوربین خوبی گرفته شده که توانسته عکس را با وضوحی که دلم میخواسته دربیاورد. چیزی که برای خودم اهمیت دارد اینست که بدون هیچگونه تواضعی احساس میکنم این یکی از بهترین قابهایی است که تاکنون بسته ام. ارزش این ترکیب بندی برای من در چیدمان اجزاء درون عکس نیست بلکه در حذف چیزهایی است که حضورشان ظاهرا بدیهی بنظر میرسد. ناگفته پیداست که خود عکس شاهد مناسبی برای حرفم نیست و در نتیجه از بیننده هم ابدا انتظار همراهی ندارم. خلاصه که از این عکس الکی خوشم آمده، و اگه دلت خواست بهم بگو که یه کم دقیقتر برات توضیح بدم!