hashti
هشتی نقطه اتصال قسمتهای مختلف خانه است و نوعا در خانههایی دیده میشود که تنهشان به تنه دوران قاجار خورده. یک جور هشتضلعی نسبتا منتظم است و مثلا در مورد این هشتی، یک ضلع در ورودی خانه (سمت چپ عکس)، یک ضلع در ورودی راهپله پشتبام (همین دری که در عکس هست)، یک ضلع ورودی راهروی متصل به بخش اصلی منزل (جایی که عکاس نشسته!)، و یک ضلع هم ورودی راهروی بخش جنبی که شامل مطبخ، حمام، مستراح، انباری و حیاط دوم میشود. چهار ضلع باقیمانده هم چهار سکوی کوچک و بزرگ هستند برای نشستن و یا گذاشتن وسیله روی آنها. وجود هشتی برای آن بوده که غریبهای که وارد خانه میشود بلافاصله با بدنه اصلی منزل مواجه نشود و بین در خانه و اتاقها فاصله بیفتد تا اهل منزل آسودگی بیشتری داشته باشند. مهمتر از آن، هشتی بخاطر آنکه از هیچ جا نور نمیگیرد عموما تاریک است (این عکس هم به زور فلاش و اندکی فتوشاپ بازی از تیرگی درآمده). فرد تازه وارد چون در محیط باز و در نور آفتاب بوده مردمک چشمش کوچک شده بوده و وارد خانه و محیط سایه و تاریک هشتی که میشده چشم تا بیاید به این تغییر محیط عادت کند، مدتی طول میکشیده و شخص همه جا را تاریک میدیده. نتیجه اینکه زنان منزل فرصت میافتهاند تا خود را از نامحرم (که فعلا نمیتواند جایی را درست ببیند) بپوشانند و یا محیط احتمالا ناآراسته منزل را برای حضور او مهیا کنند. فایده دیگر هشتی این بوده که چون شخص از بیرون آمده و یحتمل خسته است لحظاتی روی سکوها مینشسته و استراحت میکرده. سقف مرتفع و گنبدی شکل هشتی، دور افتادنش از نور خورشید و نوع ارتباطش با مجراهای منزل باعث میشود دمای هشتی همیشه تقریبا خنک باشد و این برای کسی که تا لحظاتی پیش زیر ظل آفتاب بوده غنیمتی بشمار میآمده. خلاصه که این سازه تنها نمونه کوچکی از ایدههای ناب در معماری ایرانی اسلامی است
عکس بالا هشتی خانهای را نشان میدهد که پدربزرگم در آن بزرگ شده، مادرم در آن متولد شده، و من سالهای اول زندگیام را در آن گذراندهام
عکس بالا هشتی خانهای را نشان میدهد که پدربزرگم در آن بزرگ شده، مادرم در آن متولد شده، و من سالهای اول زندگیام را در آن گذراندهام
No comments:
Post a Comment