vacant

hafez

گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
بسوختیم در این آرزوی خام و نشد
به لابه گفت شبی میر مجلس تو شوم
شدم به رغبت خویشتن کمین غلام و نشد

...

thorns

و پس از لحظه یی سکوت با یک جور کینه درآمد که:
-حرفت را باور نمی‌کنم! گل‌ها ضعیفند. بی شیله پیله اند. سعی می‌کنند یک جوری ته دل خودشان را قرص کنند. این است که خیال می‌کنند با آن خارها چیز ترسناک وحشت آوری می‌شوند...

back yard

a bee is needed

moles (ii)

moles (i)

محمدحسین داشت با سرعت حداکثر سی کیلومتر در ساعت در خط سرعت میراند و ظاهرا هیچکس خیال نداشت دستش را از روی بوق بردارد و من هم تا کمر از پنجره بیرون رفته بودم تا ببینم این تونل رسالتی که میگویند چه جور چیزی است. البته آن روز نمیدانستم که به کسی پیشنهاد نشستن پشت فرمان ماشین را داده ام که به جای گواهینامه صرفا اعتماد به نفس دارد!

(lines vii) so up high

inside my mouth :-&

utomlyonnye solntsem

@ work (ii)

how does a badly organized rack look like from behind?!

علی معظمی

نام او برای خیلی‌ها یعنی نویسنده صفحه اندیشه شرق و یا یک وبلاگ‌نویس نسبتا مشهور و یا هر دو. علی معظمی اما برای من، خیلی ساده، نام یک معلم دوست داشتنی دوران گذشته است که البته در آن ایام کم سن و سال تر از این روزهای من بود. وقتی امروز در سمینار دین و مدرنیته در حسینیه ارشاد و پس از یک و خرده‌ای سال همدیگر را دیدیم به شوخی گفت: اوووه! سلام، من که تو رو میشناسم!!

hands

unrelated: what does feminine mean? **

float

whitewall

you wake up in the morning, get something for the pot
wonder why the sun makes the rocks feel hot
draw on the walls, eat, get laid
back in the good old days..

then some damn fool invents the wheel
listen to the whitewalls squeal
you spend all day looking for a parking spot
nothing for the heart, nothing for the pot.

pill

peeping sun

in memorial of my beloved platoon.

trapezoids (ii)

trapezoids (i)

1-3-5

la lenteur

laleh

renew

اطلاع ثانوی

where we start, is where we'd ended ;)